سنت حسنه وقف ظرفیت جاری و ارزشمندی است که از دیرباز در زمینه‌های مختلف گشایش گر و حمایتگر بوده است و در شرایط کنونی جامعه نیز بهره‌گیری هدفمند و هوشمندانه از این ظرفیت برای التیام آسیب‌های اجتماعی و ترمیم جراحات این حوزه امری مؤثر است.

در زمان‌های گذشته بیشتر موقوفات برای ساختن مساجد و امامزاده‌ها و نیز خدمت‌رسانی به زائران و نمازگزاران اختصاص داشتند و شمار زیادی از وقف‌ها برای مجالس روضه امام حسین (علیه‌السلام) بوده است که یکی از نیکوترین نیات واقفان در وقف است،

ولی باید به این نکته توجه کنیم یکی از دلایل قیام امام حسین (علیه‌السلام) برای مبارزه و جلوگیری از فسادهای اجتماعی زمانه خود بود. امروزه جامعه با آسیب‌های اجتماعی زیادی از جمله اعتیاد، طلاق، کودکان کار و.... روبه رو است.
 
یکى از مشکلات بزرگ اجتماعى که همواره انسان دچار آن بوده و هم اکنون با تمام پیشرفت‌های صنعتى و مادى که وجود دارد، فاصله طبقاتى است. به این معنى که فقر و بیچارگى و تهیدستى در یک طرف و تراکم اموال در طرف دیگر قرار گیرد.

عده‌ای آن قدر ثروت می‌اندوزند که حساب اموالشان مقدور نیست وعدۀ دیگر آن قدر از فقر و تهیدستى در رنجند، به‌طور ى که تهیه لوازم ضروری زندگى از قبیل غذا و مسکن و لباس ساده براى آنان ممکن نیست.

بدیهى است جامعه‌ای که قسمتى از آن بر پایه غنا و ثروت و بخش مهم دیگر آن بر فقر و گرســـنگى بنا شـــود قابل‌دوام نبوده و هرگز به ســـعادت واقعى نخواهد رسید.

در چنین جامعه‌ای اضطراب و نگرانى و بدبینى و دشـــمنى اجتناب‌ناپذیر اســـت. حتی در بین کودکان نیز شاهد نتایج فاصله طبقاتی هستیم، بعضی کودکان به دلیل ثروت زیاد والدین و عدم تربیت صحیح پرتوقع و مسئولیت گریز می‌شوند و در آینده قادر نیستند

زندگی مستقلی را تشکیل بدهند. ولی در مقابل در جامعه کودکانی داریم که به دلیل فقر مالی والدین یا نبود آن‌ها، حتی قادر به رفع نیازهای ضروری خود از جمله تحصیل نیستند. گسترش عدالت اجتماعی یکی از مصادیق مهم وقف در جامعه اسلامی است

چرا که موقوفات می‌توانند فاصله طبقاتی را کاهش داده و به گسترش عدالت در جامعه کمک کند.وقف باید با توجه به نیازهای جامعه شکل جدیدی به خود بگیرد.

مقام معظم رهبری در این زمینه می‌فرمایند: «تبلیغ دین با شیوه‌‌های مختلفی از گذشته انجام شده و امروز هم انجام می‌شود اما آنچه نیاز است، تبلیغ دین به‌نحو مدرن و امروزی است، اینکه امروز نیاز است

که تبلیغ دین متناسب با شیوه‌های جدید که نسل امروز جامعه به‌خصوص جوانان و مخاطبان ما آن را می‌پسندند، باشد؛ وقف هم همین‌طور است و باید متناسب با نیازهای جامعه‌ امروز باشد».[1]
 
وقف می‌تواند مصارف گوناگونی را متناسب با نیازهای جامعه اسلامی تأمین کند، مشروط بر اینکه جایگاه و ابعاد آن به خوبی برای مـردم تبیین شـود و ضمانت اجرای حقوقی لازم برای عملی شدن  مقاصد واقفان لحاظ شود. در هر حال، گزافه نیست

اگر بگوییم هـیچ نیـازی از نیازهـای حیـاتی جامعه اسـلامی نیست که نتوان با وقف آن را علاج کرد. کودکان کار یکی از آسیب‌های اجتماعی است که متأسفانه تاکنون هیچ  وقفی به‌طور مستقل برای حل مشکلات آن صورت نگرفته است.
 
کودکان کار کودکانی هستند که پیش از رسیدن به سن قانونی کار، ناگزیر وارد بازار کار می‌شوند و درآمد خانواده وابسته به کار آنان است. منظور از کار کودک آن نوع کاری است که مانع از تحصیل و برخورداری وی از امکانات اولیه رشد فردی و اجتماعی می‌شود.

و معمولاً با بهره‌کشی همراه است.[2] کــار زودهنگام مانع رشد طبیعی در عرصه اجتماعی، روانی و حتی جـسما‌نی کودک شده و باعث می‌شود از آموزش و بازی محروم گردد.[3]
 
متون دینی به حقوق کودک بسیار اهمیت داده است ازاین‌رو بعد از انقلاب اسلامی یکی از قوانینی که امام خمینی به آن توجه نمودند مربوط به بچه‌های کار است.

در قوانین جمهوری اسلامی ایران طبق ماده 79 قانون کار، اشتغال کودکان کمتر از پانزده سال ممنوع است و کار‌فرمایان متخلف از این قانون، با کیفر جزای نقدی و در صورت تکرار تخلف، با حبس مجازات می‌شود. [4]

ولی متأسفانه هر روز و شب در سطح خیابان‌ها شاهد کودکان کاری هستیم که مشغول به گل فروشی، دست‌فروشی، دود کردن اسپند و پاک کردن شیشه خودروها هستند و از محیط گرم خانواده و ادامه تحصیل محروم هستند.
 
کار زودهنگام مانع رشد طبیعی در عرصه اجتماعی، روانی و حتی جسما‌نی کودک شـده و باعث می‌شود از آموزش و بازی محروم گردد. کودکان کار می‌توانند عاملی برای افزایش آسیب‌های اجتماعی باشند؛ خیابان بدترین جا برای کودکان است،

چراکه با انواع مشکلات اجتماعی مانند دزدی، اعتیاد و... آشنا می‌شوند و نسبت به دیگران آسیب‌پذیر‌تر خواهند بود که این خود در آینده زمینه‌ساز بروز مشکلات جدی‌تر برای آن‌ها خواهد شد.

در حال حاضر که آسیب‌های اجتماعی در حال گسترش هستند و در حال تبدیل شدن به معضلی فراگیر در جامعه اسلامی هستند.

و با توجه به محدودیت منابع مالی و امکانات دولت در مبارزه با آسیب‌های اجتماعی، تشویق خیرین به وقف برای پیشگیری و کنترل آسیب‌های اجتماعی می‌تواند بسیار راهگشا باشد و بار سنگینی از دوش دولت و جامعه بر زمین نهد.

موارد وقف برای کودکان کار، اگر به درستی برای واقفان تبیین شود سبب روی آوردن آن‌ها در این زمینه می‌شود. از جمله وقف‌هایی که در زمینه کودکان کار می‌توان انجام داد،

وقف مراکزی برای نگهداری آن گروه از کود‌کان خیابانی که خانواده‌ای‌ ندارند. همچنین برای کار این کودکان مراکزی را در نظر بگیریم تا پس از رسیدن به سن قانونی کار، جذب این مراکز شوند.

به منظور ارتقای سطح آگاهی این کودکان نیز می‌توان نسبت به حرفه‌آموزی و اشتغال، سوادآموزی و ارائه آموزش‌های بهداشتی و تربیتی به این کودکان اقدام کرد تا به عنوان یک شهروند فعال و مفید در خدمت جامعه باشند.

کودکانی که والدینشان بضاعت مالی ندارند و برای گذراندن زندگی نیاز به کار کردن فرزندان کوچک خود دارند. موقوفه‌های در نظر گرفته شود تا از درآمد حاصل از آن خانواده‌هایشان تحت حمایت مالی قرار بگیرند.
 
وقف‌های دیگری که برای این کودکان می‌شود انجام داد وقف مدارس برای کودکان کار است. تا بتوانند به صورت رایگان در این مدارس به تحصیل بپردازند.

البته باید علاوه بر تحصیل مهارت‌هایی هم به این کودکان آموزش داده بشود تا بعد از رسیدن به سن قانونی برای کسب درآمدهای زندگی خود با مشکل مواجه نشوند.

صندوقهای وقفی و موسسات خیریه
با توجه به آنچه گفته شد یکی از راهکارهای تشکیل سرمایه به منظور استفاده در اموری که موجب رشد، پیشرفت و توسعه می­شود استفاده از مشارکت­های مردمی به منظور جمع­آوری سرمایه است.

همانطور که در برخی کشورها استفاده از انگیزه خیرخواهی افراد به منظور تبدیل سرمایه­های خرد به سرمایه­های کلان مفید واقع شده است در ایران اسلامی می­توان با تکیه بر اعتقادات و انگیزه­های دینی و مذهبی در کنار انگیزه­های خیرخواهی به تشکیل سرمایه پرداخت تا هم سرعت تشکیل سرمایه و هم میزان سرمایه گردآوری شده افزایش یابد.

از راهکارهای گردآوری افرادی با چنین انگیزه­هایی می­توان به استفاده از صندوقهای وقفی اشاره کرد.  صندوق وقفی نهاد مالی است که با استفاده از آن می­توان سرمایه افرادی با انگیزه­های مذکور را گردآوری کرد.

با توجه به شرایط اقتصادی چنین نهاد مالی می­تواند یکی از مشکلات در مسیر رشد و توسعه که تجمیع سرمایه و منابع است را با استفاده از مشارکت مردم حل نمود.

بنابراین تشکیل صندوقهای وقفی و استفاده بهینه از منابع موقوفات را می­توان یکی از ضرورت­های امروز جامعه امروز ما برای قرار گرفتن در مسیر توسعه نامید که علاوه بر آن به گسترش عدالت اجتماعی نیز کمک­های شایانی خواهد کرد.

به شکل صریح­تری گروهی از نهادهای مالی که با استفاده از منابع مالی وقف برای دانشگاه­ها، موزه­ها، بیمارستان­ها و بنیادهای خیریه در بازار سرمایه، سرمایه­گذاری می­گنند

صندوق­های وجوه وقفی نام دارند که درآمد حاصل از سرمایه­گذاری آنها برای اداره آن موسسات (هزینه­های عملیاتی جاری و هزینه­های سرمایه­ای) مصرف می­شود. صندق­های وقفی حائز شرایط معافیت مالیاتی هستند.

هیئت امنای صندوقهای وقف، اهداف سرمایه­گذاری قابل قبول را تعیین می­کنند. صندوقهای وقف را یا در درون خود سازمان و یا از طریق مدیران سرمایه­گذاری برون سازمانی اداره می­کنند.

معمول است که مدیران صندوق­های وقفی در دارایی بلندمدت سرمایه­گذاری می­کنند و هدف اصلی آنها حفظ اصل سرمایه باشد. از این رو این صندوق­ها سهامی را ترجیح می­دهند که سود سهم مداوم دارند و تغییر قیمت آنها نسبت به بقیه کمتر است.

به علاوه صندوق­های وقفی دارایی­های خود را هم در اوراق قرضه دولتی و هم در اوراق قرضه شرکت­های معتبر سرمایه­گذاری می­کنند. هدف دوم که از اهمیت به سزایی برخوردار است ایجاد جریان درآمدی مداوم برای حمایت مالی از نهادهای ذی­نفع می­باشد.[5]

با توجه به ضرورتی که برای تشکیل و بهره برداری از این نهادها حس می گردد و با توجه به تجربیات گوناگون جهان در زمینه صندوقهای وقفی در عرصه عمل به نظر می رسد

بهتر باشد علما و مسئولین با این تجربیات بیشتر آشنا گردیده و با استفاده از تجربه صندوق­های وقفی موجود در جهان، صندوقی بومی که با شرایط محیط و امکانات ما هماهنگی دارد

و در چارچوب ارزشی نظام ما می­گنجد، اختیار یا طراحی شود. با این منظور به آشنایی بیشتر با موسسات خیریه و صندوق های وقفی می­پردازیم.

«موسسه خیریه» نهادی است غیرتجاری، غیرانتفاعی و غیردولتی که با هدف آماده ساختن و بالا رفتن سطح افراد یا موسسات دیگر (مردمی یا دولتی) کمک های مالی را به نهادهای غیرانتفاعی دیگر (از جمله جمعیت های خیریه) می­رساند.

«مرکز اتحادیه نهادهای خیریه در آمریکا» موسسه خیریه را اینگونه تعریف کرده است : موسسه خیریه موسسه­ای است غیرانتفاعی و غیر دولتی که دارای صندوق وقفی و منبع مالی [موقوفات با عواید] مخصوص به خود است،
به گونه­ای که می­تواند هزینه فعالیت­های آموزشی، مذهبی، خیریه یا هر خدمت عمومی دیگری را تامین کند. به خصوص از راه کمک به نهادها و موسسات خیریه دیگر که با همان اهداف فعالیت می­کند.

در آغاز قرن بیستم عده­ای از پیشتازان فعالیتهای مدنی و نیکوکاری در آمریکا، ساختار جدیدی مشابه مدیریت شرکتهای تازه تاسیس یافته آن دوران، برای مدیریت موسسات خیریه به وجود آوردند.

هدف این گونه موسسات خیریه (چه خاص و چه عام) دادن کمک مالی یا خدمات به طور مستقیم به مردم نبود، بلکه هدف آنها ایجاد بستر مناسب و یا ابزاری به نام (نهادهای خیریه علمی)[4] در راه اصلاح جامعه، و حل مشکلات از راه مبارزه با ریشه های فقر و عقب ماندگی بود.

نهادهای خیریه باید دارای شرایط زیر باشند :

به انجام فعالیتهای خیریه بپردازند.
می­توانند توسط فرد یا افرادی و یا موسسات تجاری تاسیس شوند.
زیر نظر هیات مدیره یا هیات امنا اداره شوند.
کمک­ها یا هدایای نقدی، مستغلات، اوراق بهادار مالی را از نیکوکاران دریافت کنند.
می­توانند اموال موقوفه[5]را تبدیل به اوراق بهادار کنند.
از دولت مستقل بودن و به دور از اشراف مستقیم دولت فعالیت کنند.
به دنبال سود و منافع نباشند، چون غیرانتفاعی هستند.

چنین موسسه ای در طبقه بندی جزو موسسات معاف از مالیات (مالیات بر درآمد) است. ولی مشمول مالیات بر تولید می­باشد. (به نسبت ۱% یا ۲% از درآمد ناشی از فعالیتهای سرمایه گذاری و تولیدی)

در آمریکا این موسسات به دو گونه طبقه بندی می شوند :

موسسات خیریه خاص[6]: شامل موسسات خیریه تاسیس شده توسط افراد مستقل یا موسسات خیریه وابسته به شرکتهای تجاری یا موسسات خیریه فعال و عملیاتی می باشد.

چنین موسسه ای توسط نیکوکاران یا نمایندگان آنها تاسیس می شود. موسسان، اعضای هیات مدیره[7] یا اعضای هیات امنا را تعیین می کنند و نیز سیاست توزیع عواید و اموال موسسه را به موجب قانون در چارچوب اهداف موسسه، مشخص می کنند.

اینگونه موسسات به موجب قانون مالیات آمریکا که موسسات را به هزینه کردن اموال خود برای اهداف جامعه و نه منافع شخصی ملزم می کند، می­توان به سه گونه تقسیم نمود :

الف- موسسه خیریه خاص و مستقل[8]

ب ـ موسسه خیریه وابسته به شرکتها[9]

ج ـ موسسه خیریه فعال یا اجرایی[10]

موسسات خیریه عمومی: گروه دوم با نام «موسسات خیریه عام[۱۰]»و دارای قوانین خاص خود می باشند. در این گونه موسسات اعضای هیات مدیره یا امنا باید دارای حقوق مساوی باشند و تابع مقررات گروه اول یعنی موسسه خیریه خاص نیستند،

زیرا قوانین حاکم بر گروه دوم با آزادی عمل بیشتر، و از معافیت­های مالیاتی بیشتری برخوردار است. این گونه موسسات توسط گروهی از اشخاص با هدف خدمت به بخشی از جامعه یا محله خود تاسیس می­شوند.

معمولا صندوقی(وقفی) از اموال اهدایی نیکوکاران تاسیس و به نهادهای خیریه، افراد و یا نهادهای دولتی برای انجام اهداف معینی و با هدف بالا بردن سطح زندگی در منطقه کمک­های مالی می­کنند.

گاهی این موسسات صندوقهای مستقلی (با هدف خدمت مشخص) که توسط یک نیکوکار یا مجموعه­ای از افراد یا یک شرکت تجاری اهدا می شود، تشکیل می­دهند.

اهداکننده (یا واقف) می تواند نام خاصی را برای آن صندوق تعیین کند و مدیریت آن توسط هیئت مدیره انجام می­شود و کمک­ها توسط کارمندان و اعضا به مستحقان می­رسد.

طبق قانون آمریکا موسسات خیریه مجازند کمکهای مالی خود را تا زمانی که هدف آنها نیکوکاری باشد به هر نهاد یا شخصی تقدیم کنند پس همه اشخاص، موسسات غیرانتفاعی، جمعیت­ها و نهادهای دولتی (محلی یا بین الملل) مجاز به دریافت اهدایی و کمک مالی خیریه (وقف[)

هستند ولی دیده می­شود بیشتر این اهدایی­های مالی از طرف موسسات خیریه به نهادهای غیرانتفاعی به آنهایی پرداخت می­شود که به موجب قانون سازمانها (c3-501) در چارچوب نهادهای دارای حق دریافت کسر مالیات هستند یعنی نهادهایی که در زمینه اهداف دینی، خیریه یا علمی فعالیت می­کنند.

ایجاد موسسات خیریه از نظر تاریخی به چند عامل اصلی برمی­گردد :

این موسسات در اصل منبع مهم مالی هستند که با استفاده از روشهای نوین سعی در حل مشکلات اجتماعی جامعه دارند.فعالیتهای خیریه و غیرانتفاعی جزئی از فرهنگ نیکوکاری و دارای ریشه­های عمیق دینی در تاریخ این سرزمین است.

بی شک باورهای دینی ریشه دار، نقش اساسی در پیدایش فعالیتهای نیکوکاری و خیریه در جامعه دارد زیرا اولا توسط رهبران مذهبی تایید و تبلیغ می­گردد.

ثانیا مردم دیندار مفهوم دینی وصی بودن و اینکه ثروت از طرف خدا به انسان می­رسد و انسان وصی خدا، در رساندن این اموال به دیگران می­باشد را باور دارند.

فعالیتهای خیریه با انگیزه­های انسانی و نوع دوستی در کنار انگیزه­های دینی دلیل ایجاد و گسترش این نهادها می­باشند.

مردم هم برای کمک به این خیریه­ها انگیزه­های متفاوتی دارند، اولین و مهمترین آنها مسائل دینی و مذهبی است و بعضی دیگر انگیزه جاودانه کردن نام خانوادگی خود را دارند برخی هم برای استفاده از کسر مالیات از این روش استفاده می­کنند.

زیرا افراد شخصا نمی­توانند در کمکهای مالی خود به نیازمندان از کسر مالیاتی استفاده کنند بلکه باید از راه موسسات خیریه عمل کنند. این مساله در ایجاد موسسات نقش گسترده ای نداشته ولی در میزان کمکها موثر بوده است. [11]
 

سخن آخر

با توجه به ظرفیت ارزشمند وقف می‌توان از آن در راستای موضوعات نوپدید اجتماعی و مهار و کنترل آسیب‌ها بهره برد که این نیازمند فرهنگ‌سازی و تشریح این مهم برای واقفان است.
 
سال‌ها است که در ایران موضوعاتی چون کودکان کار، طلاق، اعتیاد به مواد مخدر، زنان خود سرپرست و آسیب‌های مرتبط با آن بر سر زبان‌ها است؛ که توجه به کارکردهای وقف می‌تواند بسیاری از مشکلات اجتماعی را حل کند.

هر چه نقش اوقاف و امور خیریه در حل مشکلات و چالش‌های اجتماعی پررنگ تر دیده شود گرایش به وقف نیز در مردم تقویت می‌شود.
 
خیرین محترم با وقف مدارسی مخصوص کودکان کار یا ایجاد مراکزی برای نگهداری کودکان کاری که والدین ندارند و حمایت مالی از والدین کودکان کاری که مشکل مالی دارند، می‌توانند در رفع آسیب‌های اجتماعی قدم بزرگی بردارند.

مشکلاتی که بر اثر کودکان کار به وجود می‌آید فقط مختص به خودشان نیست؛ زیرا خیابان محیط مناسبی برای رشد و تربیت کودکان نیست و با آسیب‌های اجتماعی مختلفی مثل اعتیاد،

بزه‌کاری و تحقیر روبه رو هستند و اثرات منفی بر روی شخصیت این افراد در بزرگ‌سالی می‌گذارد؛ و این آسیب‌ها برای همه افراد جامعه مشکل ایجاد می‌کند.
 
امید است با تبیین و مشخص کردن موارد وقف در زمینه کودکان کار شاهد سرمایه‌گذاری واقفان در این حیطه باشیم.
 
پی نوشت:
1- بیانات رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان سازمان اوقاف، 23 اسفند سال 1390.
2- سایت ستاد حقوق بشر قوه قضائیه، کودکان کار و خیابان؛ ‌چالش‌ها و راهکارها
3- همان
4-جهانگیر منصوری، ایران قوانین و احکام، ماده 52 و 53، تهران 1384.
5- محقق در شرایع و علامه در قواعد و محقق ثانی در جامع المقاصد و شیخ محمد حسن نجفی در جواهرالکلام
6- Scientific Charity
7- Endowment
8- Private Foundation
9- Board Of Directors
10- Endowment Foundation
11- Corporate Foundation
تویسنده: بهاره غنی فر
این مقاله در تاریخ 1403/1/27 بروز رسانی شده است